شهید غضنفر بنویدی
سه شنبه, ۱۲ فروردين ۱۳۹۳، ۱۲:۰۰ ق.ظ
شهید غضنفر بنویدی فرزند حسن در سال
1347 در ورزنه دیده به جهان گشود و در یک خانواده کشاورز دوران کودکی را پشت سر
گذاشت. به علت فقر مالی و نیاز به او در کار کشاورزی نتوانست بیش از سه سال درس
بخواند و پس از ترک تحصیل به کار کشاورزی و دامداری پرداخت.به همین منوال شهید بنویدی
با تحمل سختی های ناشی از کار توانفرسا و مشکلات دیگر روزگار می گذرانید.با شروع جنگ
تحمیلی رژیم بعث عراق علیه جمهوری اسلامی ٬عاشق جبهه و جنگ شد و همین که در خود
توانایی کمک در جبهه های نبرد را یافت به پادگان آموزشی رفت و پس از اتمام دوره
آموزش نظامی به کردستان اعزام شد.پس از سه ماه که در کردستان بود به ورزنه بازگشت
و اندکی بعد مجددا به جبهه های جنوب اعزام شد.در عملیات خیبر شرکت نمود و در همین
عملیات از ناحیه پای چپ به شدت مجروح شد...
شدت جراحت به حدی بود که دوسال به طور
مداوم در بیمارستانهای مختلف و بیشتر در اصفهان و مدتی نیز در ورزنه تحت درمان و
مداوا قرار گرفت.در طول این مدت طولانی شهید بنویدی با آنکه در فشار درد زیاد بود
دارای روحیه بسیار عالی و مقاوم بود و همیشه منتظر بود که اندکی بهبودی یابد و
دوباره به صف لشکریان توحید بپیوندد.بالاخره این دوران انتظار به سرآمد و شهید
بزرگوار بنویدی پس از بهبودی نسبی و همینکه توانست سلاح در دست بگیرد به جبهه های
جنگ اعزام شد٬به نقل از خانواده گرامیش در طول مدت دوسال مجروحیت حتی برای یکبار
هم از شدت درد خم به ابرو نیاورد و همیشه سعی داشت فشار درد را کوچک جلوه دهد.بهرحال
شهید بنویدی مجددا در مهندسی رزمی لشکر مقدس امام حسین(ع) مشغول خدمت شد و با
اینکه فرماندهان جنگ اصرار داشتند که به علت ناراحتی پاها در عملیات شرکت نکند او
قبول نمی کرد٬ توگویی دیگر کاسه صبرش لبریز شده و طاقت هجران بیشتر را نداشت.
سرانجام شهید غضنفر بنویدی پس از
چند سال مبارزه مستمر برعلیه ایادی مزدور آمریکا و دیگر جنایتکاران بین المللی در
تاریخ 1365/12/6 در غرب شلمچه به فوز عظیم شهادت نائل آمد و به آرزوی دیرینه خود
رسید.
"قسمت
هایی از وصیتنامه شهید غضنفر بنویدی"بارالهی تو آگاهی آنچه انجام داده
ایم برای رغبت به ریاست و حکومت یا به چیزهای دنیوی نبوده بلکه ازآن روست که نشانه
های دین تو را به مسیر اصلی اش بازگردانیم و در شهرهای تو آسایش و اصلاح را برقرار
کنیم تا اینکه بندگان ستم کشیده ات امنیت یابند و احکام ضایع شده دینت به اجرا
درآید....از وقتی خود را شناخته ام قدمی جز
برای رضای خدا و اصلاح امور مسلمین برنداشته ام و در این راه جان ناچیز خود را
برکف نهاده ام چون شاید از این راه پرده ای روی گناهان افکنده و رضای خدای متعال
را فراهم سازم.....همیشه پیرو خط امام باشید و هرگز از
این خط روی برنگردانید که این خط ٬خط اسلام و پیامبران است.......از شما می خواهم که در تمام مراسم و
جلسات مانند مراسم نماز جمعه و دعاها شرکت کنید و بدانید که این نمازهای جمعه می
باشد که لرزه برجان تمام ابرقدرتها افکنده است و این دعاهای نیمه شب شماست که
رزمندگان روزبروز در جبهه ها بر پیروزی های خود می افزایند.از تمام آنها که می توانند در جبهه
حضور پیدا کنند می خواهم که به جبهه ها بروند و همدوش با رزمندگان اسلام با دشمنان
اسلام و قرآن بجنگند و اسلام و امت اسلام را سرافراز کنند.
پروردگارا شاهد باش ایثار و ازخودگذشتگی
های یاری کنندگانت را و یاری کنندگان دینت را٬آنان که به یاری متقابل و موعودت
ایمان دارند و می فهمند معنای شکست ناپذیری اسلام را...... والسلام"
۹۳/۰۱/۱۲