شهید رضا علی فاضلی
يكشنبه, ۲۱ مهر ۱۳۹۲، ۱۲:۱۵ ق.ظ
وجود تابناک رضا علی فاضلی در سال 1339 در یک خانواده مذهبی درخشیدن گرفت. او از نوادگان عالم ربانی مرحوم فقید سعید علامه فاضل رضوان الله علیه می باشد. این مرد بزرگ تحصیلات عالیه خود را در نجف اشرف به اتمام رسانید و عمری را در ورزنه صرف تحقیق وبررسی مسائل اسلامی و هدایت و ارشاد مردم نمود و به حق محیط کاملا مذهبی و اسلامی ورزنه از اثرات وجود مبارک این عالم ربانی و دیگر روحانیون معظم است این همه اخلاص و صفا که در وجود جوانان و شهیدان ورزنه بچشم می خورد از مجاهدت های پیگیر مرحوم فاضل ـ مرحوم سید محمد صادق مشهور به ”آقا” و حاج آخوند و ... می باشد.
و اما شهید رضا علی فاضلی از همان آغاز عمر، فشار و رنج فقر را در خانواده مشاهده می کرد و آنگاه که به مدرسه پا نهاد این فشار را بیشتر احساس نمود و از اینرو نتوانست به تحصیلات خود ادامه دهد و ناچار به کمک پدرش شتافت و صبر و استقامت در میان انبوه ناملایمات پیشه خود کرد. با آغاز قیام شکوهمند انقلاب اسلامی در تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت فعالانه داشت و گاهی جهت شرکت در راهپیمایی ها به همراه همرزمش شهید حبیب الله ترابی به اصفهان و تهران می رفت. در تمام مراحل مبارزه استوار و پیشتاز بود. شهید فاضلی پس از پیروزی انقلاب به خدمت مقدس سربازی رفت. پس از اتمام دوره آموزشی در هنگام مأموریت سه ماهه در کوه های صلوات آباد کردستان و در نبرد با ضد انقلاب شب هنگام در آن هوای سرد و طوفانی از ناحیه پا مجروح شد و به مدت سه ماه در بیمارستان 501 ارتش جمهوری اسلامی در تهران بستری شد. پس از بهبودی نسبی به خدمت ادامه داد. فرمانده اش به خاطر ناراحتی او از ناحیه پا می خواست او را معاف کند ولی او قبول نکرد. پس از پایان دوره سربازی به زادگاهش ورزنه بازگشت و به فعالیت های خود ادامه داد و در این هنگام پیمان ازدواج را منعقد ساخت، اما روح توفنده او این عزیز را بر آن داشت تا قبل از مراسم ازدواج به کمک برادران رزمنده بشتابد و عشق به لقاءالله او را به مشهد عاشقان توحید کشانید.
سرانجام شهید رضا علی فاضلی در روز جمعه 1361/1/7 در عملیات فتح المبین در جبهه رقابیه به معراج خونین رفت و به لقاء الله پیوست.
او جوان برومند و پر تحرکی بود جماعتی تشکیل نمی شد مگر اینکه او در در آن حضور فعال داشت مدتی در انجمن اسلامی شهر ورزنه فعالیت داشت و خاطره های شور انگیزش در این مدت کوتاه فراموش نشدنی است. در برخورد با مردم و خانواده اش و دیگران نهایت ادب و احترام را می نمود و همیشه تبسمی درس آموز و امید بخش و معنی دار برلب داشت. حقا که در وصف این عزیزان هرچه گفته و نوشته شود، بیانی ناقص و نوشته ای نارسا خواهد بود.
۹۲/۰۷/۲۱