شهید حسن تقیان
شنبه, ۲۴ اسفند ۱۳۹۲، ۱۲:۰۰ ب.ظ
شهید حسن تقیان فرزند غلامحسین در سال 1343 در ورزنه به
دنیا آمد. دوران تحصیل ابتدایی را در دبستان شهید ترابی به پایان رسانید و دوره
راهنمایی را نیز در مدرسه راهنمایی سید جمال الدین اسدآبادی با موفقیت پشت سر
گذاشت. در دوران تصیل از دانش آموزان کوشا و فعال بود و علاقه زیادی به تحصیل داشت
و با وجودیکه در دبیرستان انقلاب اسلامی ورزنه ثبت نام نمود اما علیرغم میل خود
بنا به دلایلی مجبور به ترک تحصیل شد.از آن به بعد شهید تقیان به کار کشاورزی
اشتغال داشت ولی علاقه به درس او را آرام نمی گذاشت و خارج از محدوده دبیرستان به
مطالعه کتب اسلامی پرداخت.تا اینکه در مردادماه سال 63 جهت گذراندن خدمت
سربازی٬خود را به نظام وظیفه معرفی و به پادگان آموزشی دوآب در منطقه شمال اعزام
شد.پس از اتمام دوره آموزش نظامی با چند تن از هم ولایتیهایش به کردستان منتقل شد
و به مدت24ماه در پایگاههای مختلف عملیاتی کردستان در محور کامیاران مشغول به خدمت
گشت و وظیفه اش نگهبانی این منطقه از شر گروهکهای فریب خورده بود.ابتدا در پایگاه
سربنا و کامیاران و بعد پایگاه مروارید٬بوانه و....
یکی دو ماه آخر نیز در مخابرات٬محافظ بود.پس از اتمام خدمت
سربازی به زادگاهش برگشت.شهید تقیان این مدت خدمت خود را که در سخت ترین مناطق
کردستان بود به دوران سازندگی و آمادگی و پختگی در زندگی اش یاد می کند و میگوید"زندگی یعنی مبارزه با مشکلات و
مقاومت در برابر آنها"او اگرچه خدمت سربازی را در
ژاندارمری ارتش جمهوری اسلامی ایران تمام نمود و صادقانه و خالصانه در کمال نظم و
اطاعت از فرماندهان عمل می نمود٬همواره در طول این مدت افسوس می خورد چرا وارد
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران نشده است.وی علاقه عجیبی به سپاه داشت و عاشق
جو معنوی و انسان ساز سپاه شده بود به همین جهت همیشه در فکر بود که پس از سربازی
وارد بسیج و سپاه شود.بعد از خدمت سربازی مدتی کوتاه در ورزنه ماند و سپس سفری
همراه با خانواده به مشهد مقدس نمود.چندی بعد در بسیج ثبت نام نمود و این وقتی بود
که در اثر شهادت دوست صمیمی و یکی از اقوامش شهید حسینعلی تقیان شعله دفاع از وطن
اسلامی و سرکوب متجاوز در وجود ایشان برافروخته تر شده بود.پس از ثبت نام در بسیج
ورزنه در یازدهم آذرماه1365همراه با سپاهیان حضرت محمد(ص)به جبهه جنوب اعزام شد.در
این باره در یکی از نامه هایش می نویسد:"هرچند که قابلیت قدم نهادن در این راه مقدس را
نداشته و ندارم ولی شاید به خاطر تقاضاهای مکرری که از خداوند نمودم بود که
اینچنین شد."و آنگاه در وصف این فضای معنوی و
انسان ساز می افزاید:"اینجا مکان مقدسی است که قابل توصیف
نیست.همین قدر میتوان گفت که محل آزمایش تقوی و ایمان و ایثارگری٬راستگویی و توبه
از گناهان است."
شهید تقیان شیفته و شیدای امام و سخنان گهربار او بود. اهداف
انقلاب اسلامی را عمیقا درک کرده بود و معتقد بود انقلاب به این عظمت به فداکاری و
ایثار محتاج است.مبارزی آگاه و آشنا به هدف٬ قهرمانی بی باک و مومنی استوار و
دلسوزی راستین برای انقلاب اسلامی بود.وجودش سرشار از پاکی و صداقت و وفای به عهد
و پیمان بود.شهید حسن تقیان در عملیات کربلای4شرکت داشت و از محاصره دشمن به طور
معجزه آسایی نجات یافته بود.بعد از اتمام این عملیات و شروع عملیات کربلا5مدتی
کوتاه به مرخصی آمد ولی این دفعه٬چهره اش با دفعه های قبل فرق کرده بو.د.هر عاقلی
می توانست شهادت و روحیه شهادت طلبی را از روی نگاه و رفتار این شهید عزیز درک کند
بعد از این مرخصی دوباره به جبهه های جنگ اعزام گشت و در قالب سپاهیان حضرت
مهدی(عج) بسوی جهاد شتافت.به نقل از همسنگران شهید تقیان٬ایشان همیشه ذکر خدا برلب
داشت و هیچگاه بدون وضو نبود.شبها در تاریکی شب و آن موقعی که فقط خمپاره ها و
منورهای دشمن آسمان را روشنایی می بخشید مخفیانه و بدون ریا به نماز شب می ایستاد
و از خدا طلب شهادت میکرد.سرانجام این شهید بزرگوار در عملیات تکمیلی کربلای5 در
منطقه عملیاتی شلمچه در تاریخ 1365/12/5 به آرزوی دیرین خود رسید وبه فوز عظیم شهادت
نائل آمد.یادش گرامی و راهش پررهرو باد.برای آشنایی بیشتر با بلند نظری و بینش
عمیق این شهید بزرگوار به وصیت نامه اش توجه می کنیم."قسمت هایی از وصیت نامه شهید حسن تقیان"بارالهی من این راه را که سرور شهیدان امام حسین(ع) پیمود
با آرزوی شهادت و با آزادی کامل انتخاب کرده و برای تداومش تمام هستی خود را نثار
خواهم کرد.بارپروردگارا من چیزی ندارم که در این هدف نثار کنم لکن
امیدوارم خون ناقابلم بتواند جوابگوی ناشکریها و معصیت هایی که انجام داده ام
بشود.الهی با دلی پاک در کنار تربت پاک شهیدان از تو می خواهم که شهادت را نصیبم
فرمایی...پدر و مادر عزیزم٬من هدف را آزادانه و آگاهانه انتخاب نمودم
و برای بدست آوردن آن از جان خویش خواهم گذشت.لازم نیست که شما جزع و ناله
کنید٬این خواسته من بود که سالها در انتظارش بودم و الان آن لحظه فرا رسیده است.میدانم بعضی ها با زبان نیش دار خود٬دل و قلب خانواده های
شهدا را می آزارند که باید توجه داشته باشند خداوند عمل آنان را بدون جواب نخواهد
گذاشت.خود قرآن می فرماید: کسانیکه از مسلمین فاصله بگیرند٬با دست های بریده پیش
خداوند خواهند رفت.قرآن زیاد بخوانید زیرا خداوند دلی را که قرآن دریافته است
معذب نمی کند و هیچ چیز نزد خدا از دعا گرامی تر نیست و هیچگاه خدا را از یاد
نبرید و به فکر مرگ و قیامت باشید....
از مردم می خواهم امام را تنها نگذارند و از قائم مقام
رهبری آیت الله منتظری پیروی کنند.مبادا با اعمال خود خون شهیدان عزیزمان را پایمال کنید که
در روز قیامت گرفتار خواهید شد...."والسلام"
۹۲/۱۲/۲۴