شهید ابوالقاسم فاضلی

شهید ابوالقاسم فاضلی فرزند حسین در دی ماه سال 1341 در ورزنه بدنیا آمد و در یک خانواده مذهبی پرورش یافت.پس از طی دوره ابتدایی در دبستان شهید ترابی به سبب مشکلات مالی خانواده و نیاز به او در کار کشاورزی مجبور به ترک تحصیل شد.قبل از قیام شکوهمند ملت مسلمانان ایران علیه رژیم ستم شاهی در مجالس مذهبی و عزاداری سالار شهیدان شرکت فعال داشت و با شروع نهضت در کنار سایر برادران در تظاهرات و راهپیمایی ها شرکت داشت.پس از پیروزی انقلاب و فرمان امام امت مبنی بر تشکیل بسیج مستضعفین به عضویت بسیج ورزنه درآمد.با شروع جنگ تحمیلی و توطئه  نظامی ابر قدرتها برای ریشه کن کردن نهال نوپای انقلاب اسلامی جهت فراگیری آموزش نظامی در تاریخ 60/12/20 به پادگان آموزشی رفت و در تاریخ 61/1/15 برای اولین بار به کردستان اعزام شد. پس از اتمام ماموریت در کردستان به جبهه های جنوب اعزام شد.شهید ابوالقاسم فاضلی در عملیتهای مختلف رزمندگان پرتوان اسلام علیه نیروهای مزدور و فریب خورده عراقی شرکت داشت.طی این عملیاتها دوبار مجروح شد و هربار بعد از اینکه اندکی بهبودی می یافت و می توانست در جبهه فعالیت کند به جبهه اعزام می شد.در عملیاتهای بیت المقدس، محرم ، والفجر(1)و...شرکت داشت.

سرانجام این شهید عزیز در تاریخ 1363/12/22 در مرحله اول عملیات بدر در منطقه هورالعظیم به شهادت رسید.شهید ابوالقاسم فاضلی حدود سه سال به طور مداوم در جبهه های نبرد فعالانه به رزم بی امان خود ادامه داد و مخلصانه و صادقانه دین خود را در دفاع مقدس از حریم اعتقادات و استقلال و آزادی و جمهوری اسلامی ادا نمود.وصیتنامه گهربار او با زبان آشکار به ما می گوید که شهید فاضلی رزمنده ای شجاع و مبارزی دلسوز و آگاه به مسائل اساسی انقلاب اسلامی بوده است.

"قسمتهایی از وصیتنامه شهید ابوالقاسم فاضلی"

همه ما شیعه هستیم و پیرو ولایت فقیه.وقتی به دانشگاه جبهه می رویم می بینیم که جبهه محل آدم سازی است.می فهمیم که این مملکت اسلامی و مملکت امام زمان(عج)است...در زمانی که کفر جهانی جهت نابودی این انقلاب اسلامی یکدل و یک صدا شده اند و ملت شهید پرور ایران قرص و محکم روبروی این استکبارگران جهانی با فدا نمودن بهترین جوانانشان ایستاده اند. به آنهاییکه در گوشه کوچه و خیابانها می نشینند و توهین به انقلاب می کنند بگویید این جنگ برای ما نعمت بود.خدایا به من قلبی ده تا در آن جای گیری و چشمی ده تا در میان کوره راهها راهت را پیدا کنم.گوشی ده تا میان نغمه ها صدای حق را بشناسیم و دستی ده تا سنگلاخها را کنار بگذارم و پایی ده تا راه تو را بپیمایم و در پایان شهادتی ده تا به منزل و مقصود برسم.از شما رفقای عزیز می خواهم همان طور که تا به حال در جبهه حضور داشته اید همچنان سنگرها را پر کنید و ندای هل من ناصر ینصرنی اماممان را جواب دهید و جهاد در راه خدا واجب است.جهاد دری است از درهای بهشت و شهادت هدیه ای است از جانب خدا که به بندگان لایق خود ارزانی میدارد پس خوشا بر حال آنهاییکه جهاد می کنند و نیکوکار شده اند و تا جوانان اینطور به جبهه ها می روند اگر جنگ20سال هم طول بکشد ادامه خواهند داد." والسلام"